همیشه یه ارادت خاص و عجیبی به حضرت آقا داشتم
اما ماه رمضان امسال بدجور بی قرار دیدنشان بودم و این بی قراری هر روز بیشتر میشد .اما سعادت دیدار نصیبم نشد. پیج آقا رو در اینستا دنبال می کردم و در ملاقاتی که ایشان یا مردم داشتند شدیدا حسرت می خوردم گاهی هم چشمهایم پر از اشک میشد. روزها به این منوال گذشت که
چند شب پیش خوابشان را دیدم ، خیلی صمیمی و گرم با من صحبت می کردند و گفتند خودم آمدم که من راببینید و برای اینکه ناراحتی من کمتر بشود،گفتند میخواهی فیش غذای حضرتی بهتون بدم!
رویای لذت بخشی بود...
اما هنوز هم دوست دارم یکبار با آقا از نزدیک صحبت کنم....
برچسب : نویسنده : senoobara بازدید : 127