همان ها که با لباسِ گرمکن و با نانِ سنگکِ داغ و تازه یِ تویِ دستِ شان ،
با خستگیِ دلچسبِ بعدِ ورزشِ صبحگاهی ،به خانه بر می گردند!
دو نفره هایی که با چشم هایِ پف کرده ، از بی خوابی هایِ دیشب شان می گویند،
آنهایی که اول صبح آنقدر انرژی دارند که ساعتها درباره ی آینده حرف می زنند،
و از همه بهتر کسی بود که از کنارم گذشت
تنهای تنها بود و به طرز شعف انگیز و زیبایی
لب و چشم هایش با هم می خندید
به گمانم اول صبح، از "او" که باید
صبح بخیرش را شنیده بود!
برچسب : نویسنده : senoobara بازدید : 112