وقایع گذشت

دقیقا هر روز که میام سرکار وبلاگم رو به قصد نوشتم باز می کنم اما اینقدر کار پیش میاد که تا آخر وقت که میخوام برم هیچی نمی نویسم و صفحه رو میبندم

حالا امروز شاید یه کمی از مطالبی که در ذهنم بود رو بنویسم

همیشه لحظه های رسیدن به سال نو قشنگ تر از خود سال نو است روز های قبل  سال نو پر از یک حس قشنگ است یک هیاهو و جنب و جوش شیرین و لذت بخش...

با وجود اینکه خیلی ها از سال نود و پنج ذهنیت خوبی نداشتند اما به نظر من سال خوبی بود به خصوص که در اواخرش یعنی 19 اسفند برادرزاده جانمان دیده به جهان گشود و دلمان را مالامال از عشق و امید کرد و بر لبانمان لبخند نشاند.

و کلی خاطره خوب دیگر....

برچسب‌ها: سال نو آسمان...